چکیده: ۴
فصل اول ۵
کلیات تحقیق ۵
مقدمه: ۶
طرح مساله ۷
اهمیت وضرورت پژوهش ۱۰
اهداف پژوهش: ۱۲
فصل دوم ۱۴
بررسی ادبیات نظری ۱۴
پیشینه تحقیق: ۱۵
مبانی نظری تحقیق: ۱۶
تئوری پیوند اختراقی ساترلند: ۱۹
توری کلواردواولین ۲۲
عناصر روش شناختی بلومر ۲۵
چارچوب نظری تحقیق(تئوری دورکیم) ۲۶
سنخ شناسی خودکشی ۲۹
فرضیه های تحقیق ۳۰
مقدمه:
افکار واعمال هر انسانی عمدتاً تابع نموهای اجتماعی می باشد که فرد در آن زندگی می کند. نمودهای اجتماعی مجموعه ای از ارزشها ،آرمانها وهنجارهای جامعه است که عقاید نگرشها واعمال انسان خودآگاه وعمدتاً ناخودآگاه به آنها بستگی دارد وبه آن میل می کند. پدیده های اجتماعی زائیده عملکرد نهادها وسازمانهای اجتماعی است وتجارب اثبات می کند،عمده رفتار افراد فراورده شرایط اجتماعی که فرد در آن مجبور به زندگی است می باشد چنانچه نهاد وسازمان اجتماعی کارکرد مطلوب نداشته باشد. رفتار هنجار گونه افراد به تاسی از عملکرد نامطلوب نهادها به ناهنجاری خواهد گرایید.
هیچ جامعه ای در حالت ایده آل خود عاری از ناهنجاری نبوده وانفکاک رفتار از ناهنجاری های تعمیم یافته ،گریز ناپذیر می باشد انحراف وجامعه تواماً استقرار یافته اند در عین حال پدیده انحراف میکروبی در بطن جامعه است جائی که فرد روند فرهنگ پذیری را درک می کند براساس بینش اندام واری ،ویروس یا میکروب اجتماعی در محیطی که آمادگی وشرایط پذیرش آن محیا نباشد رشد ونمو نخواهد کرد.
با این وصف ارگانیزم سالم که جنبه تعادلی برآن مسلط است هرگز محیط امنی برای توسعه بیماری نخواهد بود.
شناخت این بشر وکشف علل بروز ناهمگونیها ونابهنجاریها امری سهل ممتنع است زیرا فاصله چندانی بین انحراف وسلامت نیست وگاه آنچنان بر یکدیگر گره وپیوند خورده اند که تشخیص امر مرضی از امر هنجاری به سختی صورت گرفته وگاه ناممکن می شود واین گواهی بر مسیر سخت شناسایی منحرفین است .