مقدمه. ۴
چکیده: ۹
بیان مسئله: ۱۰
اهداف پژوهش.. ۱۱
فرضیه های پروژه ۱۲
ضرورت واهمیت پژوهش.. ۱۳
متغیرهای پژوهش.. ۱۴
هوش.. ۱۵
هوش هیجانی. ۱۷
ابعاد هوش درون فردی از نظر گاردنر عبارتند از: ۲۵
مؤلفه های هوش هیجانی (مایر و سالوی ۱۹۹۳) ۲۵
پیشینه. ۳۳
پیشینه در ایران. ۳۳
پیشینه در خارج از ایران. ۳۴
جایگاه هیجانات : ۳۷
سیستم ارتباط عصبی. ۳۹
قراول هیجانی. ۴۱
قشر بینایی. ۴۳
ناحیه تخصصی حافظه هیجانی. ۴۵
هشدارهای عصبی منسوخ شده ۴۶
زمانی که هیجان ها تند و مغشوش ظاهر می شوند ۴۸
جدول ۱ – ۱ ظهور مفهوم هوش عاطفی : ۵۱
مقیاس های مبتنی بر روش ها و رویکردهای اندازه گیری.. ۵۳
نقش هوش عاطفی در تفکر و رفتار انسان. ۶۲
هوش عاطفی و غرق شدگی. ۶۳
هوش هیجانی و حافظه. ۶۴
دیدگاه نظری در مورد هیجان. ۶۷
درون مایه های هسته ای ، رابطه ای برای هر هیجان. ۶۸
الگوی عملکردی هیجان. ۶۹
هوش هیجانی به عنوان یک الگوی توانای ذهنی. ۷۱
هوش هیجانی به عنوان روح زمان. ۷۲
گلمن (۱۹۹۵) هوش هیجانی را در پنج مفهوم بیان می کند : ۷۳
هیجان خواهی. ۷۴
ویژگی های افراد هیجان خواه ، زیاد هیجان خواه ، کم هیجان خواه ۷۵
یادگیری هوش هیجانی. ۷۶
عوامل مؤثر در شکل گیری و رشد هوش هیجانی. ۷۹
پژوهش های مربوط به هوش هیجانی در خارج از کشور. ۸۱
اعتیاد ۸۲
معتاد ۸۲
مواد مخدر. ۸۲
شیره سوخته. ۸۲
حشیش.. ۸۳
هروئین. ۸۳
الاسدی.. ۸۳
کراک.. ۸۳
کریستال. ۸۳
مبانی نظری پژوهش: ۸۴
نظریههای روانشناختی. ۸۴
رویکردهای جامعهشناختی. ۸۵
تئوری محرومیت نسبی. ۸۶
نظریههای خرده فرهنگ… ۸۷
نظریه پیوند افتراقی. ۸۸
نظریه ساترلند شامل ۹ خصیصه به قرار زیر است: ۸۹
مدل نظری تحقیق در تبیین علل اعتیاد ۹۱
پیشینه پژوهش.. ۹۲
پیشینه در خارج از ایران. ۹۵
جامعه مورد مطالعه. ۹۹
حجم نمونه. ۹۹
روش نمونه گیری.. ۹۹
روش آماری.. ۱۰۰
ابزار اندازه گیری.. ۱۰۰
ویژگی های آزمون: ۱۰۰
اعتبار و پایایی آزمون : ۱۰۰
نحوه نمره گذاری : ۱۰۱
مقدمه: ۱۰۱
تحلیل داده های پژوهش.. ۱۰۹
هوش هیجانی. ۱۱۶
محدودیت های پژوهش.. ۱۱۹
پیشنهادات پژوهش.. ۱۱۹
– مقابله با عرضه مواد مخدر. ۱۲۰
فهرست منابع. ۱۲۰
پیوست.. ۱۲۳
آزمون هوش هیجانی شرینگ… ۱۲۳
مقدمه
امروزه،بسیاری از نارسائیها را در بشر با اظهار تأسف عمیق ولی بعنوان اجتنابناپذیر پذیرفتهاند.ابتلای به شمارهی فراوانی از آسیبها و بیماری ها،بعنوان پیش درآمد غیرقابل پیکار مرگ،تحمل شدهاند.کشیدن سیگار،با همه اعلام خطرهای پیدرپی مقامات بهداشتی،بعنوان عامل سرطانزا، نه تنها کمتر نشده است،بلکه روزافزون است.بسیاری از کشورهای پیشرفته، نوشیدن آشامیدنیهای الکلی را،با همه خطر ابتلای به الکلیسم۱ نه تنها منع نمیکنند،بلکه با انواع تبلیغات،تشویق هم مینمایند.چنانک ه تنها فرانسه گرفتار مسائل ویژهی بالغ بر چهار میلیون و نیم(۵/۴)،و امریکا پنج ملیون و نیم(۵ /۵)الکلیست است.در برابر این واقعیات،ناچار این مسئله پیش میآید که چرا مثلا کشوری مانند امریکا،وجود پنج ملیون و نیم الکلیست و تمام مخاطرات پخش آزاد و تشویقآمیز نوشابههای الکلی را به آسانی تحمل میکند،و جبههی خاصی برای پیکار با آن نمیگیرد،بلکه آنرا بصورت پاسیو پذیرفته است،لیکن در برابر شمارهای،بمراتب کمتر از یک ملیون نفر معتاد به امور مخدر،تا اندازه در التهاب و بیقراری،و پیکار و چارهجوئی است؟!( صاحب الزمانی ۱۳۵۰).
بنابر تعریف،مادهای را مخدر و اعتیادانگیز میگویند که در درجهی نخست، قطع آن،پس از مدتی مصرف،با عوارض بازگیری ویژهی بدنی و روانی روبور گردد.ال.اس.دی،بهیچوجه دارای چنین کیفیتی نیست. با این وصف آنرا،پارهای،یکی از خطرناکترین داروها،برای بشر میشمارند. هرچند هنوز،بنابر تعریف،منع قانونی برای آن،در بسیاری از کشورها، نمیشناسند. (دکتر ناصر الدین صاحب الزمانی ۱۳۵۰). عتیاد به مواد مخدّر یکی از شایع ترین آسیب های اجتماعی جهان معاصر و از جمله ایران است، به گونه ای که اگر ادعا شود اعتیاد به مواد مخدّر یکی از بحران های اصلی دنیای کنونی است و به صورت یک معضل جهانی روز درآمده، اغراقی صورت نگرفته است.
مسأله به قدری واضح است که همه مسؤولان و متخصصان مبارزه با اعتیاد بر این ادعا توافق دارند. دکتر کلمن، پزشک و نویسنده انگلیسی، در این باره می نویسد: «نسل حاضر بیش از هر نسل دیگر در تاریخ بشریت، زندگی خود را زهرآگین و مسموم نموده است.»( ورنان کلمن، ترجمه فخرایی،۱۹۹۹) .۱
وسعت مصرف این مواد سمّی در عصر اخیر، به اندازه ای است که یکی از سم شناسان معروف دنیا به نام لودوینگ معتقد است: «اگر غذا را مستثنا کنیم، هیچ ماده ای در روی زمین نیست که به اندازه مواد مخدّر این چنین آسان وارد زندگی ملت ها شده باشد.» (اورنگ، ۱۳۶۷).
مصرف مواد مخدّر با توجه به آمار و ارقام موجود، به ویژه از سوی نسل جوان، به حدّی است که شنیدن آن برای هر انسان منصف و با وجدانی دردناک و آزاردهنده است. بی اعتنا بودن نسبت به این معضل اجتماعی به یقین آسیب های جبران ناپذیر و پیامدهای ویران گری برای خانواده ها، کشورها و جامعه جهانی به دنبال خواهد داشت.بنابراین، هر یک از ما به عنوان عضوی از این جامعه، وظیفه داریم در راه مقابله با این مشکل اجتماعی و بیماری قرن، به طور جدّی وارد میدان شویم و در حدّ توان خود گامی برداریم.
دکتر ویلیام بولین، مدیر آموزشکده جلوگیری از سوء مصرف مواد مخدّر در امریکا می گوید: «بیش از یک چهارم مرگومیرها در امریکا زودرس و ناشی از اعتیاد به یکی از مواد مخدّر می باشد; چنان که مصرف این مواد سالانه جان یک میلیون امریکایی را می گیرد.» .»(همان منبع) .
براساس اظهارنظر دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدّر، تنها در سال ۱۳۷۹، ۳۰۰ هزار نفر در ارتباط با مواد مخدّر دست گیر شده اند که این رقم در سال گذشته به ۳۹۰ هزار نفر رسیده است.( مجله اصلاح و تربیت، ش ۴۷، سال چهارم ). یکی از شاخص هایی که می توان برای شناخت فراوانی یک جرم در یک جامعه از آن استفاده کرد، آمار مربوط به زندانیان در ارتباط با آن جرم است. همان گونه که از آمار قبلی استفاده می شود، بیش از نیمی از جرایم در سطح کشور ما مربوط به مواد مخدّر می باشد. اگر طبق آمار موجود از بعضی شهرها، سرقت را از بین جرایم دیگر از جهت فراوانی در رتبه دوم قرار دهیم، اختلاف فاحشی بین فروانی جرم مواد مخدّر و سرقت مشاهده می کنیم.
اطلاعات به دست آمده از جرایم ۵ ساله (۷۲، ۷۳، ۷۴، ۷۵، ۷۶) در زندان های استان بوشهر، نشان می دهند علی رغم وجود نوسان و تغییراتی در میزان جرایم، همه آن ها به طور نسبی، طی سال های ۷۲ تا ۷۶ افزایش یافته اند، اما در مورد جرایم مواد مخدّر، این افزایش چشم گیر بوده و بدون تغییر، سال به سال زیادتر شده اند. محاسبات نشان می دهند که ۵/۲۳ درصد از آمار جرایم ۵ ساله استان، مربوط به جرم مواد مخدّر است; یعنی تقریباً از هر ۴ نفر زندانی، جرم یکی از آن ها مواد مخدّر است و با بررسی اطلاعات به دست آمده درباره دامنه سنّی زندانیان، معلوم می شود به طور نسبی، متوسط ۸۵ درصد مجرمان، زیر ۴۵ سال سن دارند و فقط ۱۵ درصد آن ها دارای بالای ۴۵ سال سن می باشند.( روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۳۸۱ ) .
هوش هیجانی۱ در بردارندهی آگاهی، تنظیم و بیان درست دامنهای از هیجانات است. لذا توانایی شناخت، ابراز و کنترل این هیجانات یکی از ابعاد مهم هوش هیجانی است و ناتوانی فرد در هر کدام از این تواناییها منجر به اختلالاتی نظیر اختلالات اضطرابی و خلقی خواهند شد که حاکی از نقص خودگردانی هیجانی است که ویژگی کلیدی هوش هیجانی است. (شاه مرادلو، ۱۳۸۳). سالهاست که جدیترین نظریهپردازان هوشبهر۲ کوشیده اند تا احساسات را به حیطه هوش وارد کنند به جای آنکه عواطف و هوش را دو نقطه متضاد ناهمساز در نظر بگیرند. از این رو، ال. ای ثراندایک۳ روانشناس نامداری که در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ در همگانی کردن نظریه هوشبهر نقش مهمی داشت در مقالهای در روزنامهی هارپر اظهار داشت: «هوش اجتماعی۱ یعنی توانایی درک دیگران و عمل کردن عاقلانه در ارتباطهای بشری». ثراندایک معتقد بود که هوش از یک مولفه تشکیل نشده است چرا که نمیتوان با یک هوش تواناییهای انسان را سنجید. به همین دلیل او سه نوع هوش را مطرح میکند:
Alcohlism .1
Vernon Kolman 1
Emotional Intellingence .1
IQ .2
L E Sorendaik .3
Social Inteligence .1