فصل اول : ۵
کلیــات ۵
بخش اول : بررسی سند حدیث رفع ۶
نظرات در خصوص سند حدیث رفع ۷
بخش دوم : بررسی دلالت حدیث رفع ۹
الف – مفهوم لغوی رفع و دفع ۹
ب ـ «مفهوم رفع و دفع در عرف » ۱۰
نظرات در خصوص مفهوم « رفع و دفع » ۱۱
اقسام رفع ۱۴
الف – رفع ظاهری و رفع واقعی : ۱۴
ب: رفع تشریعی ، رفع تکوینی و رفع ادعایی ۱۵
ج: مجاز در کلمه و مجاز در اسناد ۱۶
بررسی مجاز در اسناد در حدیث رفع ۱۸
۲-استشهاد به حدیث رفع برای غیر مواخذه . ۲۰
۲- تقدیر گرفتن «اثر ظاهر» در هر کدام از امور نه گانه ۲۱
۳-تقدیر گرفتن جمیع آثار : ۲۱
دو دلیل جهت اثبات جمیع آثار ۲۲
فصل دوم : ۲۴
بررسی فقرات حدیث رفع ۲۴
بخش اول :خطا و آثار آن در سقوط مجازات ۲۵
مفهوم خطاء ۲۵
مصادیق خطا در قانون مدنی ۲۷
۱-خطا و اشتباه در شخص معامله ۲۷
۲- خطا و اشتباه در علت عقد ۲۸
۳-خطا و اشتباه در مورد ماهیت مورد معامله ۲۹
خطا در قانون مجازات اسلامی ۳۲
مصادیق خطا در قانون مجازات اسلامی ۳۲
مصادیق خطا حصری است یا تمثیلی ۳۷
ب : قتل یا جرح یا نقص عضو خطایی محض ۳۹
۱-قتل خطایی و مفهوم آن از دیدگاه فقها ۳۹
۲-قتل خطایی از دیدگاه حقوقدانان ۳۹
مفهوم دیوانه و نابالغ ۴۲
۱-دیوانه ( مجنون ) ۴۲
۲-نابالغ : ۴۳
فصل اول :
کلیــات
بخش اول : بررسی سند حدیث رفع
حدیث رفع از جمله احادیث مشهوری است که در کتب فقهی و حقوقی با عناوین تقریباً مشابه ذکر شده است و اکثر محدثان شیعه آن را در کتب خود آورده اند از جمله :
در کتاب « خصال » متن حدیث اینگونه آمده است :
«حدثنا : احمد بن محمد بن یحیی العطار قال : حدثنا سعد بن عبد الله ، عن یعقوب بن یزید ، عن حماد بن عیسی ، عن حریز بن عبدالله ، عن أبی عبدالله (ع) ، قال : قال رسول الله : رفع عن امتی تسعه : « الخطاوالنسیان و ما اکرهوا علیه و ما لایعلمون و مالایطیقون و ما اضطروا الیه والحسد و الطیره و التفکر فی الوسوسه فی الخلق مالم ینطق بشفه »۱
مرحوم کلینی و شیخ حر عاملی حدیث را با این مضمون ذکر کرده اند :
« بمرفوعه محمدبن احمد النهدی عن ابی عبدالله (ع) قال : قال رسول الله (ص) : وضع عن امتی تسع خصال : الخطاء و النسیان و ما لایعلمون و مالا یطیقون ، ما اضطروا الیه و ما استکر هوا علیه و الطیره و الوسوسه فی التفکر فی الخلق و الحسد مالم یظهر بلسان اوید »۲
از مقایسه این دو متن چنین به نظر می رسد که تنها تفاوت در ترتیب نوشتاری فقرات می باشد ، در روایت خصال عبارت « مالم ینطق بشفه » به تفکر در وسوسه در خلق اضافه شده و در روایت مرحوم کلینی و شیخ حر عاملی عبارت « ما لم یظهر بلسان اوید » به الحسد اضافه شده است
پس نمی توان به دلیل جابه جای عبارات در متن حدیث معتقد به این شد که این دوحدیث مستقل از هم و استناد و استنباط جداگانه از آنها می شود . ۱
حال ممکن است این احتمال در ذهن به وجود آید که آیا می توان از لحاظ سند به این حدیث تکیه کرد؟ و یا به عبارتی ، این حدیث از لحاظ سند تا چه اندازه موثق و قابل اعتماد است ؟ و آیا در خصوص راویان این حدیث اشکال برآنها وارد شده است یا خیر ؟ و احتمالات دیگر ..