پایان نامه بررسی تبعیت دانشجویان افسرده از الگوی درمانی آموخته شده در برخورد با رویدادها
فصل اول. ۵
مقدمه. ۵
بیان مسئله. ۸
اهمیت و ضرورت تحقیق.. ۱۰
اهداف طرح. ۱۱
۲_ اهداف جزئی و کاربردی.. ۱۱
سوالها و فرضیات تحقیق.. ۱۲
تعریف نظری متغیر ها ۱۳
تعریف عملیاتی متغیرها ۱۵
فصل دوم. ۱۶
گستره نظری موضوع و سوابق تحقیق.. ۱۶
مقدمه: ۱۷
یادگیری: ۱۹
سبک های تفکر: ۲۰
سبک های شناختی تفکر. ۲۱
سبکهای همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباق یابنده. ۲۳
افسردگی.. ۲۵
تاریخچه افسردگی: ۲۶
تعریف افسردگی.. ۲۷
برخی از تعاریف عمده افسردگی.. ۳۰
میزان بروز شیوع افسردگی.. ۳۳
سن و افسردگی: ۳۳
جنسیت و افسردگی : ۳۴
طبقه اجتماعی: ۳۵
طبقه بندی افسردگی بر اساس DSM – IV-TR.. 35
ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR برای افسردگی: ۳۹
سبب شناسی افسردگی.. ۴۱
الگوهای زیست شناختی افسردگی.. ۴۱
دیدگاه روان تحلیل گری: ۴۴
عوامل روانی ـ اجتماعی.. ۴۷
نظریه یادگیری.. ۴۸
تبیینهای شناختی.. ۵۰
درماندگی آموخته شده. ۵۴
کشف آزمایشی درماندگی آموخته شده: ۵۵
نقایص مدل اولیه درماندگی آموخته شده: ۵۸
مدل تجدید نظر شده درماندگی آموخته شده. ۶۱
ایا تبیین های علی شرط کافی یا عامل خطرزا افسردگی است؟. ۶۸
تبین های علی و سبک تبین: سازه های فرضی.. ۷۲
سبک تبین در مقابل واقعیت: ۷۲
شکل گیری و تکامل سبک تبیین : ۷۴
سوابق پژوهشی طرح در خارج از کشور : ۷۸
سوابق پژوهشی طرح در داخل کشور. ۸۰
خلاصه و نتیجه گیری.. ۸۴
فصل سوم. ۸۷
روش تحقیق.. ۸۷
نوع طرح: ۸۸
جامعه آماری و نمونه آماری.. ۸۹
روش نمونه گیری: ۸۹
روش اجرا پژوهش: ۸۹
طرح تحقیق.. ۹۰
معرفی پرسشنامه: ۹۱
تست افسردگی بک: ۹۱
اعتبار و پایایی آزمون افسردگی بک.. ۹۲
روش اجرا ۹۲
روش نمره گذاری.. ۹۳
پرسشنامه سبک های شناختی کلب.. ۹۴
معرفی پرسشنامه. ۹۴
پایایی.. ۹۵
اعتبار: ۹۶
روش نمره گذاری.. ۹۷
پرسشنامه سبک اسناد (ASQ) 99
معرفی پرسشنامه. ۹۹
روش اجراء: ۱۰۰
اعتبار : ۱۰۲
پایایی.. ۱۰۳
ـ روش جمع آروی اطلاعات: ۱۰۴
ـ روش تجزیه و تحلیل آماری: ۱۰۴
منابع. ۱۰۵
فصل اول
مقدمه
مقدمه:
از میان اختلالات روانی شاید بتوان گفت که افسردگی یکی از شایعترین اختلالات جوامع امروزی میباشد که انسانهای زیادی از آن رنج میبرند هر انسانی ممکن است در دوره ای از زندگی خود آن را تجربه کند طوری که امروزه آن را سرماخوردگی روانی مینامند . اختلالاتی که این بیماری در زندگی روزمره ایجاد میکند بر کسی پوشیده نیست. گستره بیماری طوری میباشد که تمام حیطه های کارکردی شغلی ، خانوادگی و اجتماعی را مختل میکند. تا اواسط قرن حاضر اطلاعات اندکی در رابطه با افسردگی در دسترس بود و تحقیقات محدودی در جهت شناسایی آن به عمل آمده بود و تبیین و توصیف آن همواره در چهارچوب پزشکی و مدل تکعاملی صورت میگرفت. اما امروزه شاهد تغییراتی در نحوه نگرش به این بیماری از لحاظ سبب شناسی ، سیر شکل گیری و درمان آن هستیم نتیجه این تغیرات دگرگونیهای مختلفی بود که عمدتاً در عرصه روان شناسی مرضی، روان شناسی تجربی و روان شناسی شناختی پدید آمد و به دنبال همین دگرگونی ها بود که نظریه پردازان به بررسی ابعاد این بیماری پرداختند و مکاتب مختلف و درمان های متعددی شکل گرفت . از بین این مکاتب روانشناسی شاید بتوان گفت که مکتب شناختی پیشرفت قابل ملاحظهای را در سبب شناسی و درمان اختلالات خلقی داشته است اخیراً افسردگی به عنوان یک اختلال شناختی مطرح شده است همچنین برخی از نظریه پردازان اعتقاد دارند که بهتر است علایم مرضی افسردگی را به حساب اسنادهای علی که درباره حوادث زندگی توسط بیماران افسرده ارائه میشود، گذاشته شود. نظریه درماندگی آموخته شده یکی از نظریات نسبتاً جدیدی است که در این زمینه به تحقیقات روان شناختی وسیعی میدان داده است این نظریه حوزه رفتاری ـ شناختی را به هم ربط میدهد به عقیده سلیگمن درماندگی آموخته شده در انسان ها میتواند به صورت افسردگی تجربه شود و این هنگامیاست که شخص بر این باور باشد که کنترلی بر مسیر رویدادهای زندگی ندارد. در همین راستا تحقیقات نشان داد که انسان ها
در ارتباط با نتایج پاسخ هایشان دارای سبک اسنادی میشوند و این شیوه تبیین در پیشبینیهای آنها از حوادث آتی موثر است . سلیگمن و همکارانش اسنادها را در سه بعد بیرونی ـ درونی، کلی ـ اختصاصی و پایدار ـ ناپایدار طبقه بندی کردند و معتقدند که سبک اسناد چهار اصل دارد و فرض بر این است که برای وقوع افسردگی وجود هر چهار اصل لازم است، که عبارتند از:
۱ـ انتظار شیوع حوادث بسیار ناگوار یا انتظار وقوع حوادث بسیار مطلوب.
۲ـ ناتوانی در کنترل نتایج مرتبط با این حوادث
۳ـ برخورداری از یک سبک اسنادی ناجور (نسبت دادن رویدادهای منفی به علل درونی، پایدار و کلی و رویدادهای مثبت به علل بیرونی، ناپایدار و اختصاصی).
۴ـ هر قدر اطمینان درباره حالت ناگوار مورد انتظار و غیر قابل کنترل بودن رویداد بیشتر باشد نارسایی های شناختی، انگیزشی ، نیرومندتر خواهند بود و هر قدر رویداد غیر قابل کنترل برای فرد اهمیت بیشتری داشته باشد، اختلال عاطفی و کاهش عزت نفس بیشتر خواهد بود.
علایق محققان بیشتر بر روی اصل سوم متمرکز شده است . طبق این اصل برخوداری از یک سبک اسنادی ناجور فرد را مستعد میسازد تا در برابر رویدادهای ناخوشایند یا عدم وقوع رویدادهای خوشایند افسردگی نشان دهد (نظری، ۱۳۷۲).